بهترین متن ها و عکس نوشته عاشقانه
عکس نوشته عاشقانه در تمام روابط عاطفی و عاشقانه،می تواند برای هر مخاطبی و بدون هیج رده ی سنی کاربرد داشته باشد.اینجا تمام عکس نوشته های عاشقانه خاص را نگاه و مطالعه کنید.عکس نوشته هایی برای عاشقان دیروز و امروز.
شعر زیبای شاملو به همراه عکس نوشته عاشقانه
احمد شاملو در کتاب هوای تازه ،مجموعه ای از بهترین اشعار عاشقانه را برای دوستداران فرهنگ و ادب به جا گذاشته است. به تکه هایی از شعرهای شاملو نگاهی می اندازیم و همچنین در کنار این شعرهای زیبا،شما را دعوت می کنیم که به عکس نوشته های عاشقانه هم نظری بیاندازید.گاهی عکس ها از هر نوشته ای گویاترند.
“اشک رازیست
لبخند رازیست
عشق رازیست
اشکِ آن شب لبخندِ عشقم بود.
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی…
من دردِ مشترکم
مرا فریاد کن.
درخت با جنگل سخن میگوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن میگویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشههای تو را دریافتهام
با لبانت برای همه لبها سخن گفتهام
و دستهایت با دستانِ من آشناست.
در خلوتِ روشن با تو گریستهام
برایِ خاطرِ زندگان،
و در گورستانِ تاریک با تو خواندهام
زیباترینِ سرودها را
زیرا که مردگانِ این سال
عاشقترینِ زندگان بودهاند.”.
•احمد شاملو•
عکس نوشته عاشقانه زیبا
بیشترین عشق جهان را به سوی تو میآورم
از معبر فریادها و حماسهها.
چرا که هیچ چیز در کنار من
از تو عظیمتر نبوده است
که قلبات
چون پروانهای
ظریف و کوچک و عاشق است.
ای معشوقی که سرشار از زنانگی هستی
و به جنسیت خود غرهای
به خاطر عشقت!-
ای صبور! ای پرستار!
ای مومن!
پیروزیی تو میوهی حقیقت توست.
رگبارها و برف را
توفان و آفتاب آتشبیز را
به تحمل و صبر
شکستی.
باش تا میوهی غرورت برسد.
ای زنی که صبحانهی خورشید در پیراهن توست،
پیروزیی عشق نصیب تو باد!
•احمد شاملو•
پیشنهاد خواندنی: بهترین عکس نوشته های مادرانه
عکس نوشته عاشقانه و یک دیالوگ به یاد ماندنی
نزار قبانی: من، همواره تاریخ قلبم را می نگارم ، از روزی که در آن ، به تو عاشق شدم!
انسانی را در خود کشتم
انسانی را در خود زادم
و در سکوتِ دردبارِ خود مرگ و زندگی را شناختم.
اما میانِ این هر دو، لنگرِ پُررفتوآمدِ دردی بیش نبودم:
دردِ مقطعِ روحی
که شقاوتهای نادانیاش ازهمدریده است…
تنها
هنگامی که خاطرهات را میبوسم در مییابم دیریست که مردهام
چرا که لبانِ خود را از پیشانیِ خاطرهی تو سردتر مییابم. ــ
از پیشانیِ خاطرهی تو
ای یار!
ای شاخهی جدا ماندهی من!
•احمد شاملو•