زندگینامه و اشعار عارف قزوینی به همراه عکس نوشته های بسیار زیبا

در این مقاله به زندگی و اشعار عارف قزوینی که به نوعی شاعر ملی ایران و یکی از تصنیف سرایان دوره قاجار و مشروطه به حساب می آید، خواهیم پرداخت.همچنین عکس نوشته های زیبایی را از اشعار عارف قزوینی به شما تقدیم می کنیم.

پیشنهاد:مجموعه ای از بهترین و زیباترین اشعار عارف قزوینی

هر آدمی یک سلیقه ای دارد.تصنیف از خون جوانان وطن لاله دمیده را احتمالا شنیده اید.به نظر شما کدام خواننده این تصنیف را قشنگ تر اجرا کرده است و یا اصلا به نظر شما کدام خواننده گوش نوازتر اجرا کرده است؟ نظر شما برای ما بسیار مهم است و منتظرپیامهای شما هستیم.

آنچه که تا به حال از این تصنیف معروف شنیده ایم این است که این تصنیف را خواننده های معروفی مانند محمدرضا شجریان،الهه،پریسا،سیمابینا،سالارعقیلی و خواننده های متعدد دیگری اجرا کرده اند و چه خوب.

آنچه که در منابع آمده است،اولین خواننده ی تصنیف از خون جوانان وطن ،خود عارف قزوینی،تصنیف سرای دوره مشروطه  بوده است .

تصنیف “از خون جوانان وطن” با صدای محمدرضا شجریان

متن کامل تصنیف از مجموعه اشعارعارف قزوینی

اینجا یک نمونه از تصنیف های عارف قزوینی(در مجموعه اشعار عارف قزوینی) را مشاهده می کنید که طرفداران زیادی دارد و در رسانه ها و شبکه های اجتماعی،بطور گسترده به اشتراک گذاشته می شود.با توجه به این موضوع،شاید بتوان گفت که معروف ترین شعر عارف قزوینی،شعر “هنگام می” یا “از خون جوانان وطن” است.

هنگام می و فصل گل و گشت چمن شد
دربار بهاری تهی از زاغ و زغن شد
از ابر کرم، خطه ری رشک ختن شد
دلتنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد

چه کج‌رفتاری ای چرخ
چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری،
نه آئین داری نه آیین داری ای چرخ

از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان، سرو خمیده
در سایه گل بلبل از این غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
چه کج‌رفتاری ای چرخ
چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری،
نه آئین داری نه آیین داری ای چرخ

خوابند وکیلان و خرابند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند به یک خانه ویران
یارب بستان داد فقیران ز امیران

چه کج‌رفتاری ای چرخ
چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری،
نه آیین داری ای چرخ

از اشک همه روی زمین زیر و زبر کن
مشتی گرت از خاک وطن هست به‌سر کن
غیرت کن و اندیشه ایام بتر کن
اندر جلو تیر عدو، سینه سپر کن

چه کج‌رفتاری ای چرخ
چه بد کرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری،
نه آیین داری ای چرخ

از دست عدو ناله من از سر درد است
اندیشه هر آنکس کند از مرگ، نه مرد است
جان‌بازی عشاق، نه چون بازی نرد است
مردی گرت هست، کنون وقت نبرد است

چه کج‌رفتاری ای چرخ
چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری،
نه آیین داری ای چرخ

عارف ز ازل، تکیه بر ایام نداده‌است
جز جام، به کس دست، چو خیام نداده‌است
دل جز به‌سر زلف دلارام نداده‌است
صد زندگی ننگ بیک نام نداده‌است

چه کج‌رفتاری ای چرخ
چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری،
نه آیین داری ای چرخ

پیشنهاد شنیداری: شعر با صدای سیلویا پلات

عارف قزوینی کیست؟

شاعر و تصنیف سرای متولد 1259 اهل قزوین و آواره ی تهران و بغداد و استانبول و عاقبت هم، همدان.در اوایل جوانی به طلبگی علاقمند شد و پس از مرگ پدر،این لباس را رها کرد.با شخصی بنام “خانم بالا” و به دور از اطلاع رسانی،ازدواج کرد و بچه دار هم شد و پس از مدتی با این خانم دچار مشکل شد و او را طلاق داد.

بعد از خودکشی دوست نزدیکش بنام عبدالرحیم خان دچار افسردگی شدید در حد جنون شد و او را برای معالجه به بغداد فرستادند.سال 1296 بود.مدتی هم به استانبول رفت و بعد از یک سال به تهران برگشت.

صدای عارف قزوینی

در اسناد آمده است که عارف قزوینی اولین کسی بوده که برگزار کننده کنسرت به معنای امروزیش بوده است. متاسفانه از این شاعر بزرگ ملی ، صدایی به صورت ضبط شده باقی نمانده است و شاید روزی جایی نشانی از صدای عارف پیدا شود و دوستدارانش خوشحال شوند.

علت مرگ عارف قزوینی

با برگشت به ایران و بعد از مدتی با سابقه ی افسردگی شدیدی که داشت،بیماری حنجره هم به مشکلاتش اضافه شد و برای درمانش به همدان رفت تا روند درمانش را به شخصی بنام دکتر بدیع بسپارد.

در همدان ماندگار شد.اما با چه وضعی؟ بیماریش که خوب نشد هیچ،از تمام یاران دور و نزدیکش هم برید و در خانه ی متروکی با سه سگ و یک پرستار پیر دمخور شد.عاقبت در فقر و تنهایی، سال 1312 درگذشت.او را در آرامگاه بوعلی سینا به خاک سپردند.

لقب عارف قزوینی

لقب عارف قزوینی شاعر ملی است

داستان عارف قزوینی و سگ

یکی از مواردی که شاید از جنبه های حاشیه ای زندگی عارف قزوینی به حساب بیاید،علت ترک شهر بروجرد باشد.در روایاتی که هست می گویند یکی از سگهای عارف بر اثر مسمومیت از دنیا رفت.و عارف این سگ را در یک امامزاده دفن کرد و باعث حساسیت اقشار مختلف مردم شد.تا درست چه باشد.

نمونه اشعار عارف قزوینی به همراه عکس نوشته های زیبا

اینجا تکه هایی از مجموعه اشعار عارف قزوینی همراه با عکس نوشته هایی از متن ها و تصنیف های زیبای این شاعر وطن پرست را، تقدیم شما می کنیم.

شعری کوتاه از عارف قزوینی

از مجموعه اشعار عارف قزوینی،این نمونه شعر را برای شما انتخاب کرده ایم که تصنیفی ست زیبا و خواننده های زیادی این تصنیف را اجرا کرده اند.

گریه را به مستی بهانه کردم
شکوه ها زِ دست زمانه کردم
آستین چو از دیده بر گرفتــم
سیل خون به دامان خدا روانه کردم
سیل خون به دامان خدا روانه کردم
ناله ی دروغین اثر ندارد
شام ما چو از پی سحر ندارد
مرده بهــتر زان کو هُــنر ندارد
گریه تا سحرگَه من عاشقانه کردم
گریه تا سحرگَه من عاشقانه کردم